باران طلاباران طلا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

💕 بــــاران طلا, دخترکـــم 💕

سپندارمذگان مباااارک...

برای سپاس تمام مهربانیهایت روز سپندارمذگان را برگزیدم تا بگویم   برای تمام شادیهایی که با حضورت در قلبم به   من هدیه کردی سپاسگذارم   روز عشاق ایرانی مبارک كمتر كسی است كه بداند در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، كه از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به   روز عشق   بوده است! جالب است بدانید كه این روز در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با 29 بهمن، یعنی تنها 4 روز پس از والنتاین فرنگی! این روز   سپندار مذگان   یا   اسفندار مذگان   نام داشته است.    فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان   روز عشق   ...
29 بهمن 1392

برای دخترم...

دخترِ زیبایِ آب و آیینه ام !  من در جامعه ای زندگی کردم و بزرگ شدم که تصور مردم از "مادر" موجودی خشن و عبوس ، بی نمک و بی هیجان است! مادری غرغرو که همیشه از بودن بچه ای / نوزادی / عروسکی مثلِ تو می نالد... مادرم هرگز اینطور نبود البته! تصور خودم هم از مادر هرگز موجودی عصبی و تندخو نبوده و نیست ...    دلم گرفته! غمگینم ... غمگینم که وقتی از شادی هایم از هیجاناتم حرف می زنم ، می نویسم اطرافیانم از م ن میخواهند : خودم را کنترل کنم! به حال خوشم می خندند! متلک بارم می کنند : سرخوشی ها؟! مادر به این سرخوشی نوبره! من نوبرم دخترکم ... چون مطمئنم که از سرخوشیم  شادیم و هیجانم تو _ شیره جا...
20 بهمن 1392

➈➁ماهگیت مبارک عشق کوچولوی من 💕

29  مین ماهگرد تولد زیبایت مبارک فرشته ی نازنین 💕         کادوهای این ماهگرد            مبارکه              من تو را تا بی کران ها از زمین تا آسمان ها دوست دارم می پرستم من تورا همچون اهورا من تورا همچون مسیحا همچون عطر پاک گلها دوست دارم می پرستم من تورا تا لحظه های انتظارم عاشقم با این نگاه بیقرارم من تورا با آنچه هستم دوست دارم می پرستم .: باران طلا  تا این لحظه ،  ...
6 بهمن 1392

مهمونی خونه ی باباجون + اواخر 28 ماهگی عسلم😉

سلااااام سلامی از جنس آغازی دوباره... من تو پست قبل از مامان جون تشکر کردم خییییلی دوستتون دارم روز چهارشنبه 2 بهمن بعد از 13 روز که از لیزیک چشم مامان می گذشت مامان جون و باباجون یه مهمونی عصرونه ترتیب دادن و باز مامان رو شرمنده کردن همه چیز خیلی خوب و عالی بود اما جالب تر از همه کیکی بود که باباجون سفارش داده بودن،وقتی دیدمش گریم گرفت نمی دونم چرا،با اینکه خیلی با مزه بود ولی یه جورایی انگار دلم برای عینکم تنگ  شد ،خیــــلی    آخه می دونی عینکم صبح تا شب با من بود...اما خدا رو شکر الان نصفه شب هم می تونم تو رو واضح و بی دردسر ببینم ،خیلی لذت بخشه،من 15 سال سنگینی عینک رو روی صورتم تحمل کر...
4 بهمن 1392

جانم به فدایت مادر 💕

تقدیم به مادرم؛ مونسم ، همدم روزهای تنهاییم ، و عشقم؛   دستان مادرم همه چیز را از خاطر برده اند: بافتن شبهای بلند زمستان با کلاف آرامش شستن و رفو کردن پیراهن روز پختن مربای زردآلوی دوران کودکی من بستن در به روی تاریکی شب و آکندن بالش ام از رویاهای زیبا دستان مادرم همه چیز را از خاطر برده اند تنها کاری که دستان مادرم به یاد دارند نوازش است مثل گذشته لرزان    چهره ام را نوازش می دهد و حلقه های کبود زیر چشمانم را می زدایند دیگر بار او مادرم می شود و من کودکش دستان مادرم نوازش را از یاد نمی برند همیشه مدیون مهربانی ها و ...
1 بهمن 1392

خدایاااااااا شکررررررت

سلام به همه ی دوستای عزیزم امروز پنجمین روزیه که از اون عمل کزایی که پیش تر ازش گفته بودم می گذره عمل لیزیک چشم که البته اسمش تی شو بود 2روز اول خیلی سخت بود ولی خدارو شکر الان خیلی بهترم هر چند که اصلا به منیتور نمی تونم نگاه کنم و فقط دارم تایپ می کنم . از دلداری و همراهی و دعاهای قشنگتون خیلی ممنونم واز خدا براتون بهترینها رو می خوام به محض اینکه دید چشمم بهتر بشه به همه ی شما عزیزانم که نگرانم بودید سر میزنم و جواب کامنتهای زیباتون رو میدم. بازم برام دعا کنید دوستهای گلم تا زودتر خوب بشه چشمام. روی ماه همتونو می بوسم ...
23 دی 1392

ماه بانو...دوستت دارم...💘

  تو رو دیدم و دید من به این زندگی تغیـــیر کرد همین لبخند شیرینت منو با عشق در گیر کرد شــروع تازه ای واســـه منه از نفـــس افتــاده خــــــدا تو رو جای همه نداشته هام بهم داده     چه آرامــش دلچســبی تماشـای تو بهم میده تو ایده آل ترین خوابی که بــیداری من دیــــده نه نمی ذارم که فردا یه لحظه از تو خالی شه تو بدم بشی معنای بدی واسم عوض میشـه     یه لحظه هم اگه دور شی حواسم پی تومیره هوا بــــــدون عطر تو برای من نفــــس گـــیره ببین این عشق دریــــایی دلمو حرف دنیا کرد توثابت کردی که میشه یه دریا تویه دل جاکرد     چه آرامــش دلچســبی تماش...
16 دی 1392

پراکنده ها...

مهمترین خبر این روزها عملی است که معلوم نیست انجام شود یا نه اما آنقدر استرس  دارم که وقتی به یادش می افتم دلم می ریزد.همیشه از این عمل ترسیدم که هیچ وقت  پا جلو نگذاشتم اما میدانم همه چیز پشـــت همین ترس است باید کنارش بزنم تا برسم به آنچه می خواهم...   کارهایی هست که همیشه دوست نداشته ام و انجام نداده ام ،کارهایی هم هست دوست نداشته ام و همیشه انجام داده ام ،خودم خودم را وادار کرده ام به انجامشان ،خیلی کارها... ریز و درشتشان هم مهم نیست مهم این است که خودم را وادار کرده ام...در اعماق وجودم فریاد زده ام نه ،ولی در سطح ،سکوتی و حتی بدتر از آن لبخندی و بعد... ...
14 دی 1392

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضاالمَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقیِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِکَ عَلی مَن فَوقَ الاَرضِ وَ مَن تَحتَ الثَّری اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً کَثيرَةً تآمَّةً زاکِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلی اَحَدٍ مِن اَوليائِکَ   ...
12 دی 1392

Merry Christmas 🎅🎅🎅

کریسمس میتونه خیلی چیزا باشه یا میتونه چیز خاصی هم نباشه! برای تو هر اسباب بازی جدیدی میتونه لذت آور باشه و برای من کریسمس یعنی دیدن تو! خدا کنه که گنج ها و لحظات خوب امروز خاطرات طلایی فردای تو را شکل دهند برایت آرزوی خوبی ُ خوشبختی و عشق میکنم عشق کوچولوی من .: باران طلا  تا این لحظه ،  // 2 سال و 4 ماه و 5 روز و 13 ساعت و 4 دقیقه و 47 ثانیه سن دارد :. ...
12 دی 1392