باران طلاباران طلا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

💕 بــــاران طلا, دخترکـــم 💕

زنگ آویــــز بمان...

1392/8/19 15:23
نویسنده : مامانیه باران
362 بازدید
اشتراک گذاری
 



در پی آنم که زنگ آویزی باشم...

زنگ آویز تابستانی در خانه کوچک زندگی عزیزانم...

زنگ آویزی در گوشه ائی دنج و آرام...

که گاه گاهی...

تنها گاه گاهی به بهانه نسیم ملایم تابستانی نجوا کنم با صاحب خانه...

هم نشین آسمان...آفتاب...نسیم...

هم دم تنهائی های صاحب خانه...

به سهم خود قانع باشم...

نمی خواهم همه چیز آن خانه باشم...

همه چیز بودن اسارت می آورد...

من به زنگ آویز بودن خویش قانعم...

زنگ آویز در نهایت سادگی ارزشمند است...

همانند زنگ آویز که باد و نسیم را در قلبش معنائی دوباره می بخشد...

نمی دانم در قلب زنگ آویز چه می گذرد که تند باد و نسیم را یکی می پندارد...

از هر دو نوائی خوش می آفریند...

جیرینگ جیرینگ جیرینگ...

ای کاش من هم یک زنگ آویز بودم تا همه چیز در قلب پاکم معنائی
 
تازه می یافت

معنائی که وجودم را معصومانه تر از همیشه گرداند

و به عزیز صاحب خانه آرامش بخشد

امنیت سپارد...

کلام زنگ آویز به غایت کوتاه است و آرام...

تنها زمزمه ای که گوش صاحب خانه را به نوایش نیوشا می گرداند...

اسارتی در کار نیست ...

خسته نمی شوند از هم...

هر چه هست احساس است و عاطفه و نرمش میان صاحب خانه و زنگ آویز...

آوایش نهیب نیست که دل صاحب خانه را بلرزاند...

گاه گاه است و به موقع و آرام...

انگار زنگ آویز با تمام کوچکی اش روی چشم صاحب خانه جا دارد...

همین است قصه آرام زندگی...

زنگ آویز باش و زنگ آویز بمان ...

برای خودت تا همه چیز را به مثابه ی زمزمه خداوند بینگاری ...

برای عزیزانت تا روی چشمشان بگذارند تو را با تمام سادگی ات...

و برای خدا تا به وجود معصوم و ساده ات بنازد
 
-----------------------------------------------------
 
.: باران طلا  تا این لحظه ، 

2 سال و 2 ماه و 13 روز و 3 ساعت و 35 دقیقه و 46 ثانیه سن دارد :.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

شیرین مامان شادلین
19 آبان 92 12:19
همیشه دلنوشته هاتون قشنگه عسلم پیرهنت خیلی بهت میاد مبارکت باشه عزیزم


ممنون عزیزم
زهرا
25 آبان 92 23:45
سلام خانومی خوبید؟؟باران جون چطورن؟؟ چرا قالب وبتون رو عوض کردین پس؟؟
مامانیه باران
پاسخ
سلام عزیزم ممنون بارانم خوبه خدا رو شکر همینطوری دلیل خاصی نداشت چند روز دیگه دوباره عوضش می کنم احتمالا
خاله راحله
28 آبان 92 22:52
خیلی قشنگ بود .
مامانیه باران
پاسخ
قربونت برم لاله جااااان