باران طلاباران طلا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

💕 بــــاران طلا, دخترکـــم 💕

دلنوشته ای حوالی 2 سالگی دخترم...

اولین روز بارانی عمرت را به خاطر داری؟ آری همان روزی را می گویم که به دنیا آمدی ‚ هر چند از همان وقتی که خیلی کوچک بودی  از ٤ماهگی نامت را باران گذاشتم تا بباری بر زندگیم که مثل رحمت خدا قشنگ و سر سبز و با طراوت کنی همه ی داشته هایم را. خوب یادم هست آن روز همه متعجب از این که ٦ شهریور چه وقت تگرگ و باران بهاری است اما خوشحال بودند که باران ما بعد از کلی مشقت نه تنها برای من که البته برای من یک اتفاق شیرین بود اما بقیه را خیلی اذیت کردم بالاخره به دنیا آمد و همه واقعا منتظر این لحظه بودند .باران من با خودش بارانی آورد که همه را خوشحال کرد باران من خود خود خود رحمت خداست. باران ٢ سال ...
30 مرداد 1392

دختر کوچولوی دوست داشتنی من...

  کودکی زیباترین و کوتاه ترین اتفاق ناخواسته ی زندگی ست .                 دختر کوچولوی دوست داشتنی من :   تو قشنگترین لحظه های ناب جوانی ام را رقم میزنی وقتی با هر نگاه   به تو پر می شوم از شور و اشتیاق .و این همه نوشته از سر شوق به خاطر   خودم است   تا یادم بماند روز های زیبایی را که دیگر تکرار نمی شود   و همه ی نوشتن هایم   از اینست که دلم برای این روز ها و برای تویی که سراسر وجودم خود توست   تنگ می شود.مهروی من ‚باران من چه خوب است...
29 مرداد 1392

یاد آوری....

وقتی ریز میشم و فکر می کنم به اینکه این تقریبا ٢ سال چطوری گذشت و اون ٩ ماهی که تو رو همراهم داشتم گریم می گیره. اگه بهم نمی خندی ( دلم واسه ی اون وقتی که خیلی کوچولو بودی تنگ شده ) واسه اون دست و پای کوچولو ‚ واسه ی اون چشمهای قشنگی که وقتی به دنیا اومده بودی نور اذیتش می کرد و دستهای نازتو می ذاشتی جلوی چشمات که نور نخوره ‚واسه ی نق زدنهات که قربونت برم به جای گریه و جیغ زدن نق می زدی . عاشقتم باران ‚عاشق همه ی روزهایی ام که تو اومدی تو زندگیم ‚از وقتی فهمیدم که هستی تا همین لحظه.من واسه داشتن تو تا آخر بارداریم ٥٤٠ تا آمپول خوردم اما عاشق همون درد کشیدن هام ...
16 مرداد 1392

ماه عاشقانه ها...

رمضان مبارک ...                                         وقتی که قراره این یکماه آمادگی و تمرینی باشه برای گفتن : دنیا ، یادم ترا فراموش !   و برنده شدن ؛   شرط روی  بهشت است و آرامش ...         خدایا ...   رمضان ماه مهمانی توست ...   سفره ات هر روزِ سال پهن بوده ،   ولی این روزها ، پذیرایی ها ویژه است ...   از خوان گسترده ات چشم و دلی سیر میخواهم ...   شک...
14 مرداد 1392