مراقبت های بارانی (18 ماهگی)
پیرو تولد ١.٥ سالگی دختر عزیزم برای اینکه نشون بده خیلی خانم شده ٣ تا واکسن نا جور خورد
بمیرم الههههههههههههههی
اول اون خانمی که تزریق میکرد یه واکسن تو دستت زد قربونت برم اصلا صدات در نیومد
بعد بهت قطره ی فلج اطفال داد
بازم هیچی نگفتی ‚ خانمه تعجب کرده بود که چطوری این قطره رو اینقدر خوشمزه خوشمزه
می خوری.
آخ آخ آخ چی بگم از واکسن سوم همچین که تو پات فرو رفت جیغت رفت هوا
همش می گفتی
درده درده درده
اااییییییییییییییی بمیرم اون طوری درد کشیدنتو نبینم ولی چه میشه کرد
اگه واجب نبود که نی نی هارو جیز نمی کردند.
اما آفرین بارانم ماشاا... تو هم مقاومتت بالاست عمرم
٢٤ ساعت تب داشتی گلم
ولی کم کم خوب شدی خدا رو شکر
اینا عکسای فردای اون روزه
خدا رو شکر می بینم که حالت خوبه . اون شب که تب داشتی مامان تا صبح بالای سرت بیدار بود
قربونت برم تو همیشه خوب باش تا من باشم تا من فدات شم دختر عزیزم
قد و وزن دختر گلم از این قرار بود
قد cm
وزن kg